هیوری به کل دختر خونگرم و مهربونیه و با همه خیلی زود گرم میگیره...و وقتی از علاقه هیون جونگ هم با خبر میشه خیلی بیشتر به هیون نزدیک میشه و کمکش میکنه

هیون جونگ از همون بچگی از روزی که Fin.K.L ‌ آلبومش رو میده از هیوری خوشش میاد و تمام آلبوم های گروه رو داشته و آهنگاشون رو حفظ بوده و حتی زمانی که خودش هم به عنوان خواننده فعالیتش رو شروع میکنه روی استیج به همراه بقیه پسرا یکی از اهنگای این گروه رو میخونه(همینی که لباس دخترونه میپوشن)

در طول دوران فعالیت دبل اس، لی هیوری حمایت زیادی از هیون جونگ میکرده،مرتب اون رو توی برنامه های مختلف میبرده و سعی در مطرح کردنش داشت.یکی از علت هایی که هیون جونگ حتی قبل از پسرا فراتر از گل در برنامه های مختلف تکی دیده میشد هم بخاطر دعوت های هیوری بود و اون هم متقابلا بارها در هربرنامه ای شرکت میکرد باافتخار میگفت که آیدل مورد علاقش لی هیوری هست(مثل بعضی هاهم هی تغییرش نمیداد)

اولین باری هم که هیون جونگ پاش رو توی کلوب میذاره فکر کنم سال 2006 زمانی که به امریکا میرن بود....هیوری دبل اس رو برمیداره و میبره به کلاب و هیون گفت اونجا تنها باری بود که بخاطر لی هیوری خجالت زده شدم بس که دیوونه بازی دراورد اونجا

یه بارم هیون جونگ از شدت عصبانیت بخاطر لی هیوری کنترل تلویزیون رو پرت میکنه.زمانی که بیگ بنگ اجرا داشت TOP که نقش مقابلش روی صحنه لی هیوری بود باید یه *****ه به پیشونی هیوری میزد اما بجای این *****ه لب به لب شد و همین موضوع هیون رو عصبانی کرد، کنترل تلویزیونش رو پرت میکنه و فریاد میزنه:اگه من بودم اینکارو نمیکردم...

سال 2009 لی هیوری که یکی از میزبان های برنامه family outing ‌بود مثل همیشه با پیشنهاد اون هیون جونگ به عنوان مهمان برنامه دعوت میشه.اگه هیون رو بشناسید متوجه میشید توی جمع های غریب خیلی ساکت و خجالتی و کلا کم حرف میزنه ولی لی هیوری مدام سعی در به حرف اوردنش داشت و کمکش میکرد با بقیه احساس راحتی کنه...اگه بحثی بود که حس میکرد هیون توش قویه ولی خجالت میکشه سریع توپ رو توی زمین هیون مینداخت و مجبورش میکرد حرف بزنه...

اما قسمت جالب این برنامه زمانیه که هیوری به طور خودکار دنبال هیون میره برای سبزی جمع کردن...

زمانی که اون دوتا تنها شدن هیون جونگی که به bad boy‌ بودة سرد و یخ بودن با دخترا معروفه درعرص 3 ثانیه تغییر میکنه... پرحرف شده بود و با اشتیاق یکی از افسانه های اون منطقه رو توضیح میداد درمورد دوتا عاشق رو توضیح میداد...در طول اون مدت بودنش با هیوری اونم تنهای تنها عصبیش میکرد و از استرس موقع حرف زدن سوتی میداد... لبخند های فرشته گونش رو که بخاطرش توی پسران برترازگل معروف بود مدام بر لب میاورد

حتی بخش هایی از متن پسران فراتر از گل رو خطاب به هیوری بیان میکنه

و وقتی هیون ارش میپرسه که آیا توی این برنامه هم سختت میشه یا نه؟

هیوری میگه:معلومه...مثلا وقتی یه جایی میری که عبر ازش سخته اصولا مرد ها دستت رو میگیرن و میبرنت اما اینجا هیچ کس از این کارها نمیکنه

و هیون هم یهو در اومد گفت:پس بامن تماس بگیر.من با افتخار‌ اتش نشان لی هیوری میشم

حالا یه چیزم بگم بخندیم... زمانی که لی هیوری هنوز توی یه گروه بود یه بار گروه دبل اس میخواستن با ماشین اونا برن بعد وقتی هیون جونگ پاشو میذاره تو ماشینشون هیوری حس میکنه یه بویی میاد و وقتی نگاه میکنن میبینن هیون قبل از اومدن پاش رو گذاشته رو تاپاله حیوونه

دقیقا توی برنامه family outing هردوشون با احساس نشسته بودن بالا تپه یهو هیوری نگاه میکنه و میبینه که هیون جونگ بازم روی یه تاپاله ایستاده

هیون هم که کلی خجالت میکشه و میگه:من هردفعه با نونا ملاقات میکنم آخرش روی تاپاله می ایستم

وقتی میخواستن برگردن پایین سبد دست هیوری بود و هیون جونگ خیلی جنتلمنانه سبد رو از دست هیوری میگیره تا بار سنگینی نداشته باشه.

وقتی سبزی میچیدن بخاطر خنده هیوری ادای بروس لی در میاورد

و توی این برنامه مدام مثل یه بچه دنبالش بود و کمکش میکرد.

از اتفاقات دیگه میشه گفت که هیون جونگ همیشه از لحاظ احساسی هیوری به به همه حتی هوانگ بو ترجیح میداده

االبته برای چیزی مثل ازدواج هیون جونگ هوانگ بو رو ترجیح میده و میگه که درسته هیوری رو خیلی دوست داره اما معیار ازدواج تنها علاقه نیست و هوانگ بو رو به هیوری در این زمینه ترجیح میده.

اتفاقات دیگه ای هم بود که الان حضور ذهن ندارم...حتما یادم اومد پست رو ویرایش میکنم

اما به طور کلی احساس هیون جونگ به هیوری یه دوست داشتنه سادست نه عشقی که بخواد منجر به رابطه ای بشه...هردوشون خوب میدونستن مهم نیست چه اتفاقی بیفته و رابطشون فقط مثل دوتا دوسته... حالا تو این بین هیون جونگ همیشه سعی در ابراز احساسش داشت و هیوری هم که حسش رو درک میکرد اکثر اوقات کنارش بود و میذاشت هیون باهاش احساس راحتی بکنه

به قول هیون جونگ...اونی که بزرگش کرد لی هیوری بود(ایییییییییششششششششششششش)